فرهاد خداویردی زاده

مدیرIT

طراح وب سایت وردپرسی

سئوکار وب سایت

برنامه نویس هوش مصنوعی و پردازش داده

طراحی با جنگو

فرهاد خداویردی زاده

مدیرIT

طراح وب سایت وردپرسی

سئوکار وب سایت

برنامه نویس هوش مصنوعی و پردازش داده

طراحی با جنگو

نوشته های بلاگ

آشنایی با دنیای برنامه نویسی

۱۴۰۳-۰۹-۲۰ داستان

در یک شب زمستانی سرد، “آراد” کنار پنجره اتاقش نشسته بود و به دانه‌های برف که به آرامی روی زمین می‌نشستند، خیره شده بود. او همیشه عاشق این لحظات سکوت بود؛ لحظاتی که در آن می‌توانست به چیزهای جدید فکر کند. اما آن شب، سکوتی درونی در ذهنش وجود نداشت. فکری مدام به او یادآوری می‌کرد که زندگی‌اش در حال یکنواخت شدن است. او دوست داشت کاری انجام دهد که هم جالب باشد و هم به دیگران کمک کند.

 

چند روز بعد، وقتی در کافه‌ای نشسته بود و قهوه‌اش را می‌نوشید، با دوست قدیمی‌اش “سینا” که برنامه‌نویس حرفه‌ای بود برخورد کرد. بعد از سلام و احوال‌پرسی، سینا لپ‌تاپش را باز کرد و مشغول نوشتن کد شد. آراد با کنجکاوی به صفحه‌ی لپ‌تاپ سینا نگاه کرد. خطوطی از کلمات و علائم عجیب و غریب که برای او بی‌معنی بودند، روی صفحه ظاهر شدند.

 

آراد پرسید: «سینا، تو دقیقاً داری چه کار می‌کنی؟ این خطوط چیه؟»

 

سینا لبخندی زد و گفت: «این‌ها زبان برنامه‌نویسیه، بهش می‌گن کد. من دارم یه برنامه می‌نویسم که می‌تونه به کاربران توی وب‌سایت کمک کنه سریع‌تر به جواب سوال‌هاشون برسن. درواقع، برنامه‌نویسی یه جور زبان ساختن برای حرف زدن با کامپیوترهاست.»

 

آراد با چهره‌ای حیرت‌زده گفت: «کامپیوترها هم زبان خودشون رو دارن؟»

 

سینا خندید و پاسخ داد: «دقیقاً! اما این زبان‌ها رو ما براشون ساختیم. برنامه‌نویسی یعنی نوشتن دستوراتی که به کامپیوترها می‌گن چه کاری انجام بدن. مثل اینه که تو به یه ربات یاد بدی چطور یه فنجان قهوه درست کنه. اگه دستورالعمل‌ها درست و کامل باشن، ربات دقیقاً همون کار رو انجام می‌ده.»

 

آراد با اشتیاق پرسید: «خب، یعنی هر چی بهشون بگیم انجام می‌دن؟»

 

سینا سرش را تکان داد و گفت: «بله، اما به شرطی که بدونی چطور حرف بزنی. برنامه‌نویسی مثل نوشتن یک داستانه؛ هر دستورالعمل، هر کلمه و حتی هر نقطه و ویرگول باید دقیق باشه. اگر اشتباهی کنی، ممکنه برنامه‌ات به هم بریزه و اون کاری که انتظار داری انجام نشه. هر خط کد در واقع بخشی از داستانیه که تو داری می‌نویسی؛ داستانی که به کامپیوترها می‌گه چطور کار کنن و چطور به تو و بقیه کمک کنن.»

 

آراد با نگاهی پر از شگفتی به سینا گفت: «این خیلی جالبه… شاید منم بتونم یه روزی یه برنامه بنویسم که یه کاری انجام بده. مثلا یه اپلیکیشنی که بتونه به بچه‌های مدرسه کمک کنه راحت‌تر درس بخونن!»

 

سینا با لبخند گفت: «چرا که نه؟ هر برنامه‌نویسی با همین کنجکاوی‌ها شروع می‌کنه. اگر علاقه داری، من می‌تونم بهت یاد بدم. می‌تونی با یاد گرفتن اصول اولیه‌ی برنامه‌نویسی و زبانی مثل پایتون شروع کنی. پایتون زبانی ساده و در عین حال قدرتمنده که برای خیلی از کارها استفاده می‌شه.»

 

آراد که حالا مشتاق‌تر از همیشه بود، دستش را دراز کرد و گفت: «پس از کجا شروع کنیم؟»

 

و این‌گونه بود که آراد اولین گامش را در دنیای برنامه‌نویسی برداشت، دنیایی که قرار بود پر از چالش‌ها، لذت‌ها و داستان‌های جدیدی باشد که خودش می‌توانست آن‌ها را بنویسد.